۱- آسیبشناسی مطالعات تا قبل از تشکیل ستاد احیای دریاچه ارومیه
وضعیت کنونی دریاچه ارومیه که حاصل مجموعهای از عوامل انسانی و طبیعی طی دهههای گذشته است، از منظر تخصصهای مختلف، طی چند سال گذشته مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. انجام مطالعات جامع در وزارتخانههای نیرو، جهاد کشاورزی، صنعت، معدن و تجارت و سازمان حفاظت محیطزیست و ایجاد یک جریان منجر به تولید محصولات علمی در دانشگاههای منطقه و کشور، نشان از اهمیت این موضوع در جامعه تخصصی و علمی کشور داشته است.
وابستگی معیشتی، هویتی و تاریخی مردم منطقه به دریاچه نیز بر کسی پوشیده نیست. این روند علاوه بر آنکه موجب حساسیت افکار عمومی منطقه بر تحولات دریاچه ارومیه شده، منجر به شکلگیری تشکلها و سازمانهای مردمنهاد متعدد، با هدف احیای دریاچه و اصلاح روندهای بهرهبرداری از منابع آب حوضه گردیده است.
به نظر میرسد که علیرغم وجود و فعالیتهای چندین جریانهای علمی-تخصصی و اجتماعی و تلاش مجامع اجرایی کشور در خصوص راهکارها و مبانی اساسی، تاکنون اتفاق نظری وجود نداشته است. آسیبشناسی این موضوعات در ۴ محور زیر مورد توجه خواهد بود:
- علیرغم وجود مطالعات متعدد و متخصصین صاحبنظر پیرامون مسائل دریاچه ارومیه، در مورد پایهایترین مباحث تخصصی نهتنها اتفاق نظری وجود نداشته، بلکه اختلاف نظرها جدی بودهاند. به نظر میرسید که مطالعات در تخصصهای یکسان، در مبانی با یکدیگر اتفاقنظر نداشته و مطالعات در تخصصهای مختلف قابلیت جمعبندی و به هم پیوسته شدن را نداشتهاند. در فضای مورد اشاره، بهنظر میرسید که جامعه علمی کشور فاقد یک تفکر جامع جهت جمعبندی و اتفاق نظر تخصصی بوده که ضمن واکاوی و صحتسنجی مبانی مطالعات، بههمپیوستگی تخصصها و رشتههای مختلف را پایش، کنترل و اعمال نماید.
- دریاچههای مختلفی در سطح دنیا وجود دارند که با تجربه مشابه دریاچه ارومیه مواجه بودهاند. واکاوی این دریاچهها از منظر رفتارشناسی، دلایل وقوع خشکی، آیندهپژوهی، راهکارها و میزان اثربخشی آنها، نحوه اعمال سیاستها و مدیریت ذینفعان بسیار حائز اهمیت است. انتخاب تجارب مشابه و بررسی آنها در یک بستر تطبیقی زمانی مفید خواهد بود که:
- مبانی مطالعات در تخصصهای مختلف در ارتباط با دریاچه مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد.
- روند انجام مطالعات و مراحل احیا مورد بررسی قرار گرفته و اثربخشی راهکارها تجزیه و تحلیل گردد تا در مورد دریاچه ارومیه مراحل سعی و خطا را به حداقل کاهش یابد.
- نحوه رفتار حکومتها در بستر اجتماعی و سیاسی آن کشور مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و نحوه مدیریت ذینفعان از منظر اقتصادی و اجتماعی بررسی گردد.
- انجام مطالعات تطبیقی سایر دریاچهها، با حضور و مشارکت فعال عوامل متخصص همان دریاچهها و حضور گسترده جامعه علمی کشور صورت پذیرد و طی نشستهایی با بدنه اجرایی کشور، محتوای مطالعات مورد بررسی قرار گیرد.
این در حالی است که انجام مطالعات مؤثر تطبیقی که بتواند مسیر انجام مطالعات و اجرای پروژهها را تحت تأثیر قرار دهد، در کشور تا قبل از تشکیل ستاد احیای دریاچه ارومیه بدین صورت مورد توجه نبوده است.
- بدون شک راهکارهای احیای دریاچه، ذینفعان منطقه را بسیار متأثر خواهد نمود. موفقیت هر راهکار نیز تا حد زیادی وابسته به میزان پذیرش آن راهکار از سوی ذینفعان و سطح مشارکت آنان خواهد داشت. از اینرو وجود و مشارکت تشکلهای مختلف کشاورزی و بهرهبرداری از منابع آب و سازمانهای مردمنهاد اجتماعی و زیستمحیطی با محوریت دریاچه، بسیار مفید و حائز اهمیت خواهد بود. متأسفانه نه تنها همگرایی چندانی میان سازمانها و تشکلها با یکدیگر و با جامعه علمی و اجرایی وجود نداشته، بلکه حاکمیت نیز در نحوه برخورد با آنان دچار تضاد و سردرگمی شده بود.
- عدم بههمپیوستگی در سیاستها و تعریف پروژههای اجرایی در منطقه (همانند الگوی تعریف و انجام مطالعات) از سوی سازمانها و وزارتخانههای مختلف مشاهده شده است، بهگونهایکه نه تنها ارتباط این پروژهها با یکدیگر مشخص نبوده، بلکه در خصوص میزان اثربخشی این پروژهها در ارتباط با احیای دریاچه ارومیه نیز هیچگونه اطمینانی وجود نداشته است. به عبارتی دیگر هیچگونه حاکمیت متمرکزی بر انجام مطالعات، تعریف و ارزیابی پروژهها، ارزیابی اجتماعی پروژهها و اجرای آنها وجود نداشته است. با توجه به موارد بیانشده، بایستی پروژهها و راهکارها با فرآیندی که در سه بند قبل به تصویر کشیده شد، تعریف شده و آنگاه بدنه اجرایی در آن مسیر هدایت، کنترل، پایش و نظارت گردد.
۲- ستاد احیای دریاچه ارومیه
با توجه به موارد بیانشده و با هدف اعمال رویکردهای یکپارچگی در مدیریت حوضه آبریز و ارائه راهکارها، کارگروه نجات دریاچه ارومیه با مسئولیت وزیر نیرو و با حضور وزیران جهاد کشاورزی و کشور و معاون برنامهریزی و نظارت راهبردی ریاستجمهوری و رئیس سازمان حفاظت محیطزیست در تاریخ ۱۳۹۲/۰۷/۲۵ تشکیل گردید تا با اتکا بر مطالعات انجامشده قبلی و نظرات تشکلهای مردم نهاد ذیربط دریاچه ارومیه، راهکارهای عملیاتی نجات دریاچه را بررسی و نتیجه را برای تصمیمگیری نهایی به هیئتوزیران ارائه دهند.
پس از انجام بررسیهای کارگروه و ضمن ارائه پیشنهادات نمایندگان استانی (در مجلس شورای اسلامی) مقرر گردید تا ستاد احیای دریاچه ارومیه با اختیارات اصل ۱۳۸ به ریاست معاون اول رئیسجمهور تشکیل گردد. لذا پیرو مصوبه جلسه روز چهارشنبه مورخ ۱۳۹۲/۱۱/۰۲ هیئت دولت، معاون اول محترم رئیسجمهور، جناب آقای دکتر جهانگیری به عنوان رئیس ستاد احیای دریاچه ارومیه و دکتر عیسی کلانتری به عنوان دبیر و مجری ستاد منتصب گردیدند[۱].
ستاد احیای دریاچه ارومیه، پس از تشکیل، با ایجاد یک کمیته راهبری متشکل از متخصصان و صاحبنظران ملی و منطقهای و نمایندگان دستگاههای تصمیمگیر، به طراحی و ایجاد ساختار سازمانی بدنه اجرایی ستاد پرداخت. شرح وظایف بخشهای مختلف ستاد احیا و گامهای اجرایی نحوه مدیریت احیای دریاچه ارومیه، در کمیته مذکور ترسیم و تصویب گردید.
لینک کوتاه: