اختلاف در رأس جامعه صنفی تهدیدی برای اقتصاد کشور

اختلاف در رأس جامعه صنفی تهدیدی برای اقتصاد کشور

یه گزارش سیارنیوز، بدون هیچ اغراق و بزرگنمایی باید اذعان داشت، اصناف و بازاریان بیشترین سهم از مشکلات اقتصادی پیش آمده برای کشور را داشته‌اند و رکود فراگیر نفس بسیاری از واحدهای صنفی را گرفته و گروه پرشماری نیز در با نفس‌های به شماره افتاده، برای حفظ بقاء خود تلاش می‌کنند.‏در چنین شرایطی از تشکل‌های صنفی توقع می‌رود که با همه توان در مسیر کمک به واحدهای صنفی تلاش کنند، اما متأسفانه بسیاری از اتحادیه‌های صنفی و اتاق‌های اصناف کشور خود چنان درگیر مشکل هستند که مأموریت و مسؤلیت‌شان فراموش کرده و مشغله‌شان رفع و رجوع امور داخلی است.‏

در میان همه تشکل‌های صنفی اتاق اصناف ایران به عنوان عالی‌ترین نهاد صنفی کشور و اتاق اصناف تهران به عنوان رأس هرم اصناف پایتخت مورد توجه قراردارند و آنچه در این دو مجموعه می‌گذرد بر جامعه صنفی کل کشور اثرگذار است.اما آنچه این روزها در خانه امید اصناف کشور می‌گذرد، بسیار نا‌امیدکننده‌تر از آن است که اهالی این حوزه از اقتصاد بتوانند به آن دل بسته و به بهبود شرایط امید داشته باشند.‏

در تهران خراش‌های که از پی اختلافات برخی اعضاء هیأت رئیسه بر پیکر اتاق اصناف وارد آمد در نهایت موجب شد تا زخم‌های کهنه سرباز کرده و از طرفی تشدید مشکلات چون نمکی بر این زخم‌ها، موجب شد تا اختلافات به اوج برسد.‏

در مرتبه‌ای بالاتر اتاق اصناف ایران نیز همین مسیر را پی‌گرفت و اگرچه از بدو روی کار‌ آمدن هیأت رئیسه فعلی نشانی از اتحاد و همدلی وجود نداشت و تلاش این بود که با حفظ ظاهر شرایط را تثبیت کنند، اما آنچه نباید می‌شد، اتفاق افتاد و زخم‌هایی که موقت زیر مرهم سکوت پنهان شده بود سربازکرد.‏

از مشکلات عمومی و کلان اقتصاد کشور که بگذریم، اتفاقات اخیر چون زمزمه‌های تغییر برخی مدیران وزارت صنعت، معدن و تجارت چون جرقه‌ای بر هیمه اختلافات افتاد و اولین زبانه‌های آتش رویارویی اعضای هیأت رئیسه اتاق اصناف ایران دیده شد.‏

از پیش از انتخابات اتاق اصناف ایران، اعضای ائتلاف شش نفره، هریک خود را رئیس اتاق می‌دانست و این شش با انتخاب نماینده وزیر صمت در هیأت رئیسه به ۷ رسید و اگرچه در نهایت سعید ممبینی به عنوان رئیس انتخاب شد، اما هر شش عضو دیگر قبای ریاست را برازنده خود دانسته و مترصد فرصتی مغتنم تا قاب ریاست اتاق اصناف ایران را با تصویر خود مزین نمایند.

اگرچه با شکل‌گیری ائتلافی جدید با چهار عضو، جریان عزل رئیس اتاق اصناف ایران کلید خورده‌است، اما شکل‌گیری چنین جریانی آن هم در شرایطی که اقتصاد ایران و در رأس آن جامعه صنفی با مشکلات جدی روبرو است، نگرانی‌هایی فراتر از یک اختلاف داخلی یا طمع پست و مقام را ایجاد می‌کند.‏
وجود جریان نفوذ در اقتصاد کشور و جامعه صفنی یکی از از این نگرانی‌ها است، جریانی که می‌‌توان محوریت و پایه‌ آن را در مدیران دو تابعیتی و همچنین علاقمندان تعامل و معامله با غرب جستجو کرد.‏

اگرچه پیش از این نیز به خطر حضور مدیران دو تابعیتی در رأس تشکل‌های صنفی هشدار داده شده، اما هدف قراردادن رأس هرم مدیریت اصناف کشور یعنی رئیس اتاق اصناف ایران، آن هم در شرایطی که مشکلات اقتصادی از یک سو و شیوع ویروس کرونا از طرف دیگر جامعه صنفی را تحت فشار قرارداده، سؤال برانگیز است.‏

در حالی که وضعیت امروز بیش از هرچیزی نیاز به اتحاد، همدلی و آرامش را می‌طلبد، هدف قراردادن رئیس اتاق اصاف ایران و خالی شدن سنگر فرماندهی عالی‌ترین نهاد صنفی کشور چه معنا و مفهومی دارد.‏

اینکه عملکرد رئیس اتاق اصناف ایران خالی از انتقاد نیست بحثی دیگر است و اینکه در شرایطی حساس با عزل رئیس موجبات تضعیف بیش از پیش جامعه صنفی رقم بخورد موضوعی قابل تأمل است.‏

با بررسی مواضع دولت آمریکا که چندی است ایران را به طور رسمی دشمن خود اعلام کرده و برای ضربه زدن به کشور، حوزه اقتصاد را به عنوان جبهه جنگ جدید انتخاب کرده، باید نگران نفوذ افرادی بود که براساس قانون آمریکا به عنوان سربازان و تفنگداران ارتش این کشور شناخته می‌شوند.‏
افرادی که برای گرفتن تابعیت آمریکا، در برابر پرچم و قانون اساسی این کشور قسم خورده و و متعهد شده‌اند هر زمان لازم باشد برای مقابله با دشمنان‌ آمریکا اسلحه به دست خواهند گرفت.‏

حضور و نفوذ این افراد در بدنه اقتصاد کشور و حوزه‌های مدیریتی و اجرایی جامعه صنفی، تهدیدی جدی برای اقتصاد ایران است که امروز زنگ خطر آن به صدا درآمده‌است.‏

در نگاهی به تاریخ انقلاب اسلامی می‌توان اتفاقات این روزها را با آنچه در زمان جنگ ایران و عراق رقم خورد مقایسه کرد، آن زمان که رئیس‌جمهور وقت از با ایجاد اختلاف میان ارتش، سپاه و نیروهای مردمی در مسیر تضعیف نیروی نظامی کشور حرکت می‌‌کرد و امروز که میدان جنگ به حوزه اقتصاد منتقل شده، همان اتفاق در حال رقم خوردن است و ایجاد اختلاف در رأس جامعه صنفی در نهایت به تضعیف مردمی‌ترین نهاد اقتصادی کشور منتهی می‌شود و شروع این جریان به منزله به صدا درآمدن زنگ خطر است و پیش از آنکه دشمنان ایران بتوانند با کمک نیروهای نفوذی خود و افزایش اختلاف در رأس جامعه صنفی اقتصاد ایران را زمین‌گیر کنند باید چاره‌ای اندیشید.‏

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا