شهرداری تهران از «شهرزاد»، پلتفرم اختصاصی تاکسی اینترنتی خود رونمایی کرد؛ در حالی که تجربه برخوردهای پیشین شهرداری با استارتاپهای حملونقل عمومی از جمله دوچرخههای اشتراکی و تاکسیهای آنلاین، همچنان در ذهن فعالان این حوزه باقی مانده است. آیا این بار، «شهرزاد» به نوآوری خدمت خواهد کرد یا به رقیبی نابرابر و دولتی در برابر بازیگران بخش خصوصی بدل خواهد شد؟
شهرداری تهران امروز (شنبه چهارم مرداد) با حضور مدیران شهری، از پلتفرم تاکسی اینترنتی «شهرزاد» رونمایی کرد؛ سامانهای که قرار است تجربه سفر شهری را متحول کند، اما در بطن آن، سؤالات جدی درباره سیاستهای مدیریتی شهرداری در حوزه حملونقل هوشمند مطرح است.
«شهرزاد» قرار است با بهرهگیری از فناوریهای نوین، امنیت، شفافیت و نرخگذاری هوشمند را به تاکسیرانی بازگرداند. اما آنچه باعث نگرانی کارشناسان و فعالان بخش خصوصی شده، نه فناوری این پلتفرم بلکه نقشآفرینی مستقیم شهرداری در حوزهای است که پیشتر، بازیگران بخش خصوصی با زحمت بسیار آن را راه انداختهاند؛ آن هم در حالی که همان شهرداری، سالها بهجای حمایت، در برابر توسعه این کسبوکارها ایستاده است.
پروژه شکست خورده “بیدود”
نمونهی شاخص این مداخلهگری، تجربه شکستخورده دوچرخههای اشتراکی «بیدود» بود؛ پروژهای که با استقبال عمومی روبرو شد، اما در نتیجهی اختلافات مدیریتی و نبود حمایت لازم از سوی شهرداری، عملاً به حاشیه رفت. حال بار دیگر شهرداری میخواهد با ورود مستقیم به بازی حملونقل آنلاین، نقشی پررنگ ایفا کند؛ آن هم بدون تضمینی برای رقابت سالم.
به گفته مسئولان شهرداری، اپلیکیشن «شهرزاد» با نصب QR روی شیشه تاکسیها، پرداخت الکترونیک کرایه را ممکن میسازد و گامی در راستای پایش هوشمند تاکسیها خواهد بود. اما این تنها یک جنبه ماجراست. چالشی که در سکوت خبری باقی مانده، رقابت نابرابر پلتفرم شهرداری با شرکتهای خصوصی است. چگونه قرار است «اعتمادسازی» از سوی نهادی شکل گیرد که خود، تا دیروز با پلتفرمهای مشابه چالش حقوقی و فنی داشت و مجوزهایشان را به رسمیت نمیشناخت؟
آیا «شهرزاد» به ابزاری برای تنظیمگری بدل خواهد شد یا به پوششی برای قبضه کردن بازار؟ شهرداری اگر واقعاً دغدغه نوآوری دارد، چرا بهجای تسهیلگری، وارد رقابت شده است؟ سیاستگذاری و بازیگری همزمان، تعارض منافع نیست؟
در بخش دیگری از مراسم رونمایی، صحبت از بهرهگیری از تاکسیهای برقی شد؛ گامی قابلتحسین از منظر زیستمحیطی، اما آیا چنین پروژههایی، پایدار خواهند ماند؟ یا مانند دیگر طرحهای مقطعی شهرداری، پس از چند ماه به سکوت و فراموشی سپرده میشوند؟
شکی نیست که «شهرزاد» میتواند به بهبود کیفیت سفرهای درونشهری کمک کند؛ اما آنچه اکنون بیش از هر زمان دیگر نیاز است، شفافسازی درباره سیاستهای شهرداری در قبال پلتفرمهای بخش خصوصی، تضمین رقابت منصفانه و پرهیز از تکرار تجربه شکستهای مدیریتی گذشته است.
فعالان استارتاپی بهخوبی میدانند که تنها تکنولوژی برای موفقیت کافی نیست. آنچه در نهایت سرنوشت «شهرزاد» را مشخص میکند، نه فقط توان فنی آن بلکه اراده شهرداری برای تغییر رویکرد از مداخله به تسهیلگری است.
لینک کوتاه: